منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

codes.persianblog.ir/parts/userPartsId/246987/">کد بارش ستاره به دنبال موس

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 443
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 3

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز :
:: باردید دیروز :
:: بازدید هفته :
:: بازدید ماه :
:: بازدید سال :
:: بازدید کلی :
نویسنده : اصولگرایان....
سه شنبه 6 بهمن 1394


:: بازدید از این مطلب : 116
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : اصولگرایان....
سه شنبه 6 بهمن 1394

داخل اتوبوس نشسته بودیم ، از دوستم پرسیدم : شهید همت رو می شناسی ؟

گفت: همون اتوبانه ؟ آره ؛ چند بار از اونجا رد شدم.

گفتم: ازش چی می دونی ؟
...

لبخندی زد وگفت: اینکه مسیر ما واسه رسیدن به خونه مادر بزرگمه ،شهیده دیگه، اسماشونو

روهمه اتوبانا وکوچه ها گذاشتن ،همه می شناسن دیگه!

سرمو پایین انداختم و ساکت شدم ....

دلم سوخت . زیر لب گفتم:

اونکه مردم می شناسن ، مسیر خونه مادر بزرگه نه شهید همت و شهید همت ها....

شهید همت اسم یه راه نیست ، جهت راهه!


:: بازدید از این مطلب : 100
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : اصولگرایان....
سه شنبه 6 بهمن 1394


:: بازدید از این مطلب : 118
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : اصولگرایان....
سه شنبه 6 بهمن 1394

می و میخانه را از ما گرفتند

ز کف پیمانه را از ما گرفتند

شدیم عاقل که دنیا دوست گشتیم

دل دیوانه را از ما گرفتند

چو ما را از شهادت دور کردند

کلید خانه را از ما گرفتند

دگر آرامشی در قلب ما نیست

که زلف و شانه را از ما گرفتند

بپرسید از شهیدانی که رفتند

چه شد میخانه را از ما گرفتند

خدا داند که ما دیر آمدیم و

گل ریحانه را از ما گرفتند

ز هجران نیستیم آزرده زیرا

غم جانانه را از ما گرفتند

«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بعَدَدِ ما اَحاطَ به عِلْمُكَ


:: بازدید از این مطلب : 103
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : اصولگرایان....
سه شنبه 6 بهمن 1394

مقام معظم رهبری:
من سجده‌ی شکر به جا آوردم که شما با چادر روی سکو رفتید.

مسئولین فدراسیون جودو:
این کار شما، برای ما خیلی بد شده است!

خانم سمیه حیدری، اولین بانوی مدال آور در رقابت های جهانی در رشته‌ی جودو:

موقع اهدای جوایز مسابقات آسیایی کره جنوبی، مسؤولان تشریفات کره جنوبی به من گفتند گرمکن بپوش و روی سکو برو. من همانجا گفتم چادرم را بیاورید؛ من با چادر روی سکو می روم. گفتند نه باید گرمکن بپوشید که من گفتم اصلا برای من مهم نیست روی سکو بروم یا نروم؛ مهم این است که با چادر روی سکو بروم. ۲۰ دقیقه ای طول کشید و در نهایت چون همه منتظر بودند و نگران که چه اتفاقی افتاده، گفتند که هر چی می خواهد به او بدهید که سریع برود روی سکو. البته در نهایت چادرم را آوردند و من با چادر رفتم روی سکو.

وقتی از سکو پایین آمدم و رفتیم هتل، متوجه شدم در هتل جلسه ای تشکیل شده و آقای افشار زاده دبیر کمیته ملی المپیک به مسؤولین فدراسیون جودو اعتراض کردند که چرا فلانی با چادر روی سکو رفته است! مگر با چادر مسابقه داده! برای جمهوری اسلامی خیلی بد شده است! این کار به ضرر ما شده است! بعد در اتاق را زدند و گفتند که این کار شما، برای ما خیلی بد شده است و فدراسیون جودو را زیر سؤال بردید! چرا این کار را کردید؟

من آن موقع خیلی ناراحت شدم و فقط به حضرت زینب(سلام الله علیها) گفتم من فقط به خاطر خودت و به عشق خودت با چادر رفتم روی سکو. چیزی که آن لحظه در ذهنم آمد همین بود. بعد از آن قرار شد در مراسم اختتامیه شرکت کنم که به من گفتند اگر قرار است با چادر بیایی اصلا شرکت نکن!

بعد از این اتفاق و قبل از برگشت خیلی ناراحت بودم و استرس داشتم. به گونه ای با من برخورد کرده بودند که من فکر می کردم خیلی اشتباه کردم. اما وقتی به ایران برگشتم، پدرم بابت این کار خیلی تشویقم کرد و من آن لحظه بود که خیالم یک مقدار راحت شد.

تا اینکه از دفتر حضرت آقا با من تماس گرفتند و پیغام ایشان را به من رساندند و من این قدر هیجان زده شدم که از خوشحالی زیر سِرُم رفتم. اصلا باورم نمی شد. بعد از آن به دیدار آقا رفتم و ایشان گفتند: خیلی کار خوبی کردید که با چادر روی سکو رفتید. باعث افتخار مملکت ایران هستید. من سجده شکر به جا آوردم که شما با چادر روی سکو رفتید.


:: بازدید از این مطلب : 94
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : اصولگرایان....
سه شنبه 6 بهمن 1394


:: بازدید از این مطلب : 100
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : اصولگرایان....
سه شنبه 6 بهمن 1394

السلام علیک یا ابا صالح المهدی (عج)


:: بازدید از این مطلب : 107
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : اصولگرایان....
سه شنبه 6 بهمن 1394

دو آرزو...

همه زندگی اش با حضرت زهرا (سلام الله علیها) پیوند خورده بود ..
.
.
وقتی ازدواج کرد مهریه زنش شد، مهریه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
.
.
دو تا آرزو توی زندگی داشت
.
.
اول اینکه خدا بهش یه دختر بده تا اسمش رو بذاره ' فاطمه '
.
.
دوم اینکه وقتی شهید شد گمنام بمونه مثل حضرت زهرا (سلام الله علیها)
.
.
جفت آرزوهاش مستجاب شد و بابای فاطمه گمنام موند ...

شهید حمزه علی احسانی
.
شادی روح شهدا صلوات

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ


:: بازدید از این مطلب : 116
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ من خوش آمدید
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان پاسدار ولایت و خون شهدا و آدرس adalate3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.